هنوزم دل من بیاد تو هست
شاید هنوزم ذره ای از عشق پاکت هست نمیدانم
هنوزم ممکن است باشی و باشم هنوزم احتمال عاشقی باشد نمیدانم
باورت میشد که از هم ما جدا باشیم
شاید از تو من بپرسم باز هم میتوانی عاشقم باشی؟ نمیدانم
خاطرت میاید چه شب زیبایی لبها بهم بوسه های نیمه شب غرق رویا بودیم
میون نفرت و ترس غرق عشق بازی و پنهان هوسها بودیم
آنقدر شاد بودیم که به سختی ها خوش
شب که میشد یاد فردا بودیم
یاد فردا که دوباره عاشق هم باشیم مثل هر روزخدا خوش باشیم
حیف دنیا خوشی برماندید مرغ خوشبختی از این رویا پرید
آدم پست فطرت سیما رو خط پنهان جدایی بر عالم این عشق کشید
بحث ما غرور و اندازه نبود غم ما از مرگ این احساس نبود
گرچه بدخواهان در اطراف کم نبود لیلی قصه ما دیگر دلش اینجا نبود
من قصاص بی کسی های تو بودم حالا اندوه سزاوارترینم
به آتیشم بکش عشق کذایی هنوزم من همون تنهاترینم
آری این قصه گذشت هرگز نگفتم بد گذشت من هم گذشتم آنچه را کردی بمن
من خیانت هم نکردم عشق من روزها را گذراندم بی کس و بی همنفش
عاشقانه گفتم ای عاشق پرستان شب شور است امشب شب شور و شراب است امشب
سایه تنهایی من خداحافظ که تقدیر یک بهانه ست
فراموشم نکن سنکدل اگه حتی دلت پر از گلایه ست
روزی اگر گذرت افتاد بمن نظری کردی بمن دیگر نگو از عشق پاک
چونکه دیگر عشق ما رفته ز یاد
خود من شاعر شب گفتم این عاقبتم هرجا که هستی عشق من آرزویم خوشیت
گرچه یادم بردی از یادت دگر اما ندادم یاد تو بر یاد کس حتی به مرگ
گاهی روزاست با خودم فکر میکنم عشق و نفرت ظاهرا هر دو یکیست
در نهایت آنچه می ماند به چا معنی اش خداحافظی ست
278455 بازدید
118 بازدید امروز
399 بازدید دیروز
1659 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian