فاصله

تقدیم به کسانی که به عشقشان خیانت نمی کنند

نمی دونم که کدوم دل منو از یاد تو برد؟

خاطرات خوبمون رو به تن قصه سپرد؟

نمیدونم با کدوم حرف از من آزرده شدی؟

با کدوم باد خزونی زرد و پژمرده شدی؟

که من از فاصله ها دلتنگم تو با من دورنگی من یکرنگم

که من از دوری تو می میرم

روز و شب با عشق تو درگیرم

مریض عشقم بخدا علاج من محبته

خاطره ای که موند واسم تلخی این رفاقته

ارزش دوست داشتن من دروغ و مکر و حیله بود

دل غریب من و تو مثل دو هم قبیله بو

تو اما با دورنگی هات آتیش به جونم میزنی

نکش منو اسیرتم

تویی که دشمن منی

سربه هوایی تورو

به پای عشقت میذارم

کاشکی میشد بیای پیشم

تا بال و پر در بیارم

نمی دونم از کدوم جاده باید به شهر عشث تو رسید

با کدوم نقاشیهای کودکی طرح چشماتو کشید؟

هنوزم دل تو هستی منو به آسمونها میبره

نمیدونم پس چرا مرغ دلت از سر بومم میپره

خوب میدونم که تو هم دلتنگی

به خیالت که با من یکرنگی

خوب می دونم که تو هم داغونی

حالا قدر عشقت رو می دونی

که من از فاصله ها دلتنگم

تو با من دورنگی من یکرنگم

که من از دوری تو می میرم

روز و شب با عشق تو در گیرم

با دورنگی پیش مردم منو رسوا میکنی

این سفر کار خودت بود گله از ما میکنی

با رقیبم که نشستی حرفی از من نزنی

حرمت عشق رو نگه دار دل من رو نشکنی