بغضت رو بشکن رفیق

از همه دلت گرفته

رفتی یک گوشه نشستی

میدونم حالت خرابه چون تو هم مثل من هستی

چون تو هم مثل خود من نمی تونی ساده رد شی

وقتی عاشقی تو باید گریه کردن رو بلد شی

بغضت رو بشکن رفیق همه اینجا خودی اند

همه مبتلا به دردی که دچارش شدی اند

بعضت رو بشکن رفیق

یار ما هم بی وفا بود

یاد هیچکسی نمونده کی زمونه یار ما بود

یه چیزی تو گلوته نفسهات رو می شماره

تا میخوای بگی حرفی نمیتونی نمیذاره

اسم این بغضه عزیزم

می دونم چه حالی داری

رعد و برق زده نگاهت حالا وقتشه بباری

بغضت رو بشکن رفیق

همه اینجا خودی اند

همه مبتلا به دردی که دچارش شدی اند.

شنبه 1 دی 1391 - 1:05:40 PM

عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

نظر ها

mehran

http://shekast khorde.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 13 دی 1391 10:40:35 PM

دلتنگتم چقدر دلم برایت تنگ شده آنقدر که فقط نام زیبای تو در آن جای می گیرد عزیز من ، قلب من ای کاش می شد اشک های طوفانی ام را قطره قطره جمع کردتا تو در دریای غم آلود آن غروب چشمانم را نظاره کنیدوستت دارم صدایم رو بشنو نمی دانم چطور ، کجا و چگونه باید به تو برسم؟ای کاش وجود نازنینت پیش رویم بودو حرف های نا گفته ام را می شنیدی اما؛حال خوب می دانم که فقط با شنیدن نام زیبایت چشمانم بی اختیار می بارد ای امید آخرینم بدان که هر روز ، هر ساعت و هر لحظه به در گاه آفریدگار تو دعا میکنم

saman