لالايي دختر باران

اگه ميخواي بري برو ولي فراموشم نكن

آتيش قلبم رو ببين اينطوري خاموشم نكن

اگه ميخواي بري برو ولي صداشو در نيار

براي اين ترانه ها يه شعر عاشقي بگذار

اگه ميخواي بگي بگو كه از نگام خسته شدي

به عشق يك نفر ديه اسير و دلبسته شدي

اگه ميخواي بگي بگو كه من ديگه زيادي ام

براي روح و قلب تو ديگه يه حس عادي ام

اگه بري صداي من به اوج ناكجا ميره

ترانه هاي قلب من به قبر عاشقا ميره

لالا كن دختر زيباي شبنم

لالا كن روي زانوي شقايق

بخواب تا رنگ بي مهري نبيني توي بيداري تلخ حقايق

تو مثل التماس من مي موني

كه يك شب روي شونه هام چكيدند

سرم گرم نوازشهاي اون بود كه خوابم برد و كوچش رو نديدم

حالا من موندم و يك كنج خلوت كه از سقفش غريبي چكه كرده

تلاطم هاي امواج جدايي زده كاشونه ام رو صد تكه كرده

دلم ميخواست بعد از اون خواب شيرين

ديگه چشمم به دنيا وا نمي شد

ميون قلب متروكم نشوني ديگه از خاطره پيدا نميشد

صدام غمگينه از بس گريه كردم

ازم هيچ اسم و هيچ آوازه اي نيست

نمي پرسي كسي هي در چه حالي

خبر از آشناي تازه اي نيست

به پروانه صفتها گفته بودم كه شمعم ميل خاموشي من نيست

پرنده رو درختم آشيون كن،حالا وقت فراموشي من نيست

تو مثل التماس من مي موني ،كه يك شب روي شونه هام چكيدند

سرم گرم نوازشهاي اون بود كه خوابم برد و كوچش رو نديدم

كاااااااااااااااااااااااااااااش مي شد هيچ كس تنها نبود

كااااااااااااااااااااااش مي شد ديدنت رويا نبود

گفته بودي با تو مي مانم ولي رفتي و گفتي كه اينجا جاااااااااااااااا نبود

ساليان سال تنها مانده ام

شايد اين رفتن سزاي من نبود

من دعاااااااااا كردم براي بازگشت

دستهااااااااااااااااااااااي تو ولي بالا نبود

باز هم گفتي كه فردا ميرسي

كاش روز ديدنت فردا نبود.

اي كاش روز ديدنت فردا نبود.

فردااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا نبود.